دانلود رمان نیلای

درباره دختری به نام نیلای که نخبه‌ای جهانی است و بسیاری از جاسوس‌های آمریکایی در پی از بین بردن او هستند. یکی از این جاسوس‌ها سایس نام دارد که …

دانلود رمان نیلای

ادامه ...

دانلود رمان نیلای

ادامه ...

در مورد دختری به نام نیلا که در سطح جهانی و بسیار با استعداد است
جاسوسان آمریکایی به دنبال ناپدید شدن نیلاین هستند!
یکی از این جاسوسان سایس است.
تنها تفاوت این است که سایه به دنبال انتقام عشق سیاه قدیمی خود است.
از نیلایه…
تو این انتقام سایه با محافظ پسر مغرور و سردی که
او عاشق نیلای منفور می شود.
ولی نیلا باهوش تره…
و در این تله نیلا ناخواسته عاشق هام می شود.
دانلود رمان نیلای
و بمب کار بزرگی است – این که نیلای مهری او را مجبور می کند با او ازدواج کند.
ژامبون شتاری خواهد بود…
حرف “خوب می گوید” هنوز در دل هام عزیز است.
مقدمه:
مردم می آیند و این آمدن باید اتفاق بیفتد تا بتوانید آمدن را تشخیص دهید.
همه می دانند و همچنان همان چیزی است که هنری می خواهد #..قسمت_1
آبی
با لبخند به آسمان نگاه کردم.
ما از میان آن ابرها پرواز کردیم و من چیزی جز …
من از آن ابرهای زیبا، بلند و نازک متنفر نبودم.
دانلود رمان نیلای
دستی را روی گوشم حس کردم.
برگشتم و سایه آس را دیدم..
سایه اش را گذاشت و بلندگو را از گوشم بیرون آورد و
گفت
_تو خودت دختر.
سرم را پایین انداختم و فقط سرم را به علامت تایید تکان دادم.

مرد مهربان با من صحبت کرد و گفت
_چیزی شده؟
+نه..
فقط پرواز و هواپیما به من یادآوری می کنند که چقدر تنها هستم.
_آه حالا فهمیدم چرا تو همونی.
یه لحظه نگاهش کردم و صورتم رو برگردوندم و سایه هم اومد با صدا.
دانلود رمان نیلای
هام به سمت هام رفت و کنارش نشست.
سرم را به شیشه هواپیما فشار دادم.
تازه داشتم به خواب می رفتم که متوجه حرکات شدید هواپیما شدم.
من بودم…
سریع چشمانم را باز کردم، هواپیما به شدت تکان خورد،
حالت
حالت تهوع داشتم…
“ما تازه داشتیم فرود می آمدیم؟” صدای مهماندار و خلبان هواپیما گفت: این یک فرود نیست.
گوش هایم را تیز کردم و متوجه شدم چه بلایی سرم آمده است.
ناگهان به یاد درنیکا افتادم. اگر درنیکا بمیرد چه اتفاقی برای من می افتد؟
من نباید بمیرم به خاطر درنیکا باید بمونم.
کمربندم را باز کردم و به اطراف نگاه کردم، سایه
دانلود رمان نیلای
کار سخت شما
بله، هام بود.
صدای وحشتناک و وحشتناکی پیچید و همه چیز منعکس شد و من
من فرستاده شدم
در کف هواپیما…
چشمام بسته شد و دیگه متوجه چیزی نشدم فقط بدنم داغ شد.
بو می داد.
همه جا خون است…!
#قسمت_2
سوزش عجیبی در دستم احساس کردم.
دانلود رمان نیلای
نمی توانستم دستانم را تکان دهم.
چشمانم را به زور باز کردم، اشک دور چشمانم حلقه زد و
نمی توانستم درست به اطراف نگاه کنم که ناگهان صدای گریه و فریاد شنیدم.
شنیدم…
اوه خدای من!
مردم گریه نمی کنند؟
این چیه؟
چشمانم را گرد کردم. این دیوانه بود. دختر دیوانه است. چرا گریه می کند؟ سرم می چرخد.
همینجوری صداش تو گوشم بود الان تو گوشم.
جیغ زدن
گفتم : من تو را می کشم .
+نمیتونی ساکت باشی مهگل؟
دانلود رمان نیلای
او حتی بیشتر فریاد زد.
خدای من این از اولی کمتره؟
آهسته و با زمزمه گفتم:
+مهگالللل…
او فریاد زد.
-وای نیلای حرف میزنی؟
اوه خدای من
+من احمق نیستم فقط یک جلبک دریایی هستم…
_حرف نزن برات خوب نیست. من برای شما متاسفم.
خیلی خندیدم هر ماهیچه بدنم درد میکرد.
+آخه من مجبور نیستم بخرم یکی بیاد اینجا.
از من بگیر
_راست میگی حق با تو خاک بر سرم.
دانلود رمان نیلای
دوید و رفت بیرون، با خنده گفتم.
+آشفتگی…آشفتگی ذهنی.
تمام بدنم درد گرفت، درد در سرم پیچید و بعد…
من نتوانستم.
طاقت نیاوردم و چشمام بسته شد. #قسمت_سوم ماهگل
جانم به لبم رسید تا اینکه هام بر سایه روحش چیره شد و
به حیاط آمد.
بیمارستان اومد پیشم و گفت
_سلام
با دست روی سینه روبرویش ایستادم و چشمامو ریز کردم و گفتم:
+میتونم مهمونی بگیرم؟
_چی شده؟
+مار زهره Abij Țkho
دانلود رمان نیلای
از سایه خودت خسته نشدی؟
_چرا پایه سایه رو به مرکز میکشی؟
خداروشکر الان نیلا اوکی هستم، این همه مزخرفات و مزخرفات شماست.
این چیه؟
+اگه اتفاق بدی براش بیفته از یونا دفاع میکنی؟
_مقال طوری حرف میزنه که انگار من و سایه تو اون هواپیما بودیم.
ما نبودیم
من واقعا ناراحتم.
+ن قدههههه نیلای
_نیلا چیه؟
با دکترش صحبت کردم الان خوبه
+لازم نیست دلت برایش سوخت و با دکترش صحبت کنی.
دانلود رمان نیلای
شما به او گوش دادید – من خلبان هواپیما بودم، درست است؟
هواپیما سقوط کرد اما اکنون مسافری باقی نمانده است.

ادامه ...
واتس اپ
تلگرام
فیسبوک
توییتر

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای مطالعه کامل رمان کلیک کنید

ما یک موتور جستجوی رمان هستیم
اگر رمان شما به اشتباه در سایت ما قرار گرفته و درخواست حذف دارید
از واتس اپ یا ایمیل زیر به ما اطلاع دهید تا سریعا حذف کنیم

برای پشتیبانی میتوانید از تلگرام ، ایمیل یا فرم تماس با ما در ارتباط باشید

فرم تماس با ما

[contact-form-7 id=”3211″ title=”فرم تماس”]

برای بازیابی رمز عبور از اینجا اقدام کنید.

در سایت عضو شوید

اگر عضو هستید از اینجا وارد شوید.