دانلود رمان هانا عروس شیخ

رمان «هانا عروس شیخ» نوشته‌ی ساحل، جلد اول از مجموعه‌ی «شیخ عثمان» است. این رمان در ژانر عاشقانه و درام نوشته شده و داستانی پر از احساسات، چالش‌های فرهنگی و اجتماعی را روایت می‌کند.​

داستان درباره‌ی عثمان، یک مولتی‌میلیاردر مصری با باورهای سنتی و مذهبی است که در یک سفر کاری به آمریکا، با هانا، خواهر کم‌سن شریک آمریکایی‌اش، آشنا می‌شود. عثمان مجذوب هانا می‌شود و تصمیم می‌گیرد او را به همسری بگیرد، اما با مخالفت شدید خانواده‌ی هانا مواجه می‌شود. با این حال، عثمان که به دستیابی به خواسته‌هایش عادت دارد، با اقدامات خاص خود، هانا را به مصر می‌برد تا زندگی مشترکشان را آغاز کنند.​

دانلود رمان هانا عروس شیخ

ادامه ...

دانلود رمان هانا عروس شیخ

ادامه ...

این رمان عاشقانه پر از ماجراهای عشق شیخ عثمان مصری است.
یک مرد مسلمان با سنت های سختگیرانه عاشق خواهر کوچکتر شریک آمریکایی خود می شود، دختری 15 ساله که خانواده اش به شدت با این ازدواج مخالفت می کنند. اما شیخ عثمان هرگز از هر چیزی که می خواهد دست نمی کشد.
سخنان عثمان:
دانلود رمان هانا عروس شیخ
بالاخره شهر خسته کننده با ترافیک دیوانه کننده اش به پایان رسید.
شهر واقعا شلوغ بود، شلوغ تر از هر شهر دیگری که تا به حال رفته بودم.
راننده بیرون ایستاد و گفت: «آقا رسیدیم» و به طرف خانه نگاه کردم.
دانلود رمان هانا عروس شیخ
همانطور که انتظار می رفت آنها منتظر من بودند. هارولد و پدرش به استقبال من آمدند. من معمولا با شرکت های کوچک قرارداد نمی بندم مگر اینکه سود زیادی برای من ایجاد کنند و شرکت شما با وجود کوچک بودن، پتانسیل بالایی داشت. بنابراین پیشنهاد همکاری او را پذیرفتم که به یک همکاری دو هفته ای تبدیل شد. امروز برای یک ناهار خانوادگی و بحث کاری اینجا بودم. البته در مصر ما کار و خانواده را با هم قاطی نمی کنیم. اما آمریکایی ها عادت دارند گفتگوهای کاری را در تعطیلات و ملاقات با شرکای خود در خانه به گردهمایی های خانوادگی تبدیل کنند.
دانلود رمان هانا عروس شیخ
آنها معتقدند که با افزایش صمیمیت، می توانند قراردادهای بهتری امضا کنند. اگرچه هنوز پاسخی دریافت نکرده ام، اما همیشه دعوت به ناهار یا شام خانوادگی را از روی عادت و به دلیل اینکه به من امکان می دهد اطلاعاتم را به اشتراک بگذارم، نمی پذیرم. من در حال بهبودی هستم. کتمو برداشتم و رفتم بیرون. هارولد آمد و گفت: “عثمان… امیدوارم ترافیک شما را خسته نکرده باشد.” با وجود خستگی لبخندی زدم و گفتم: خیلی زیاد بود، اما ببخشید حرف مشاور را شنیدم.
دانلود رمان هانا عروس شیخ
هارولد خندید و ما دست دادیم. با پدرش دست دادم و او مرا به خانه برد. پدرش اوکتا در جلسات ما حضور داشت. اگرچه هارولد مدیر شرکت هلدینگ بود، اما پدرش مالک اصلی آن بود.
وارد خانه ای شدیم که به طرز عجیبی از او بزرگتر بود.
وقتی از اتاق نشیمن رد شدیم و به سمت پذیرایی حرکت کردیم منتظرش بودم.
صدای خنده و فریاد چند نفر شنیدیم و هارولد…
به پنجره اشاره کرد و گفت:
“من در مورد سر و صدا شنیدم. هانا و دوستش در یک استخر هستند.
دانلود رمان هانا عروس شیخ
کمی استراحت کنید و دوباره این بچه ها را خواهید دید.”
شما نمی توانید هیچ ریاضی انجام دهید.
به آرامی گفتم: “هوم” و به پنجره بلند و بزرگی که مشرف به …
به حیاط روبروی خانه نگاه کردم.
استخر نسبتا کوچک بود و چند دختر و پسر با مایو و
شناورهای بادی دور استخر در مصر رایج نبود و خانواده ما اینطور نبودند و جوانان
فرصت یا قدرت کافی برای انتخاب خواندن ندارید.
در استخر پاریس به شما گفتم که در خانه مهمان بودم.
حد من همینه!!!
دانلود رمان هانا عروس شیخ
می خواستم به عقب نگاه کنم، اما چشمم به شکلی افتاد.
راستش دختر ثابت شد…
موهای طلایی اش زیر نور خورشید می درخشید و بدنش
سفیدی روش الکتریکی
آنها با خنده به سمت استخر دویدند و در یک لحظه پریدند.
استخر غواصی
لحظه ای که قلبم ایستاد.
این حس… این حس جدید برایم ناشناخته بود.
دانلود رمان هانا عروس شیخ
با شنیدن صدای هارولد به خودم آمدم.
شیعه به من نگاه کرد و گفت:
آیا جوانان مصر نیز این سرگرمی ها را دارند؟
“مطمئنا. آنجا یک کشور آزاد است.”
با این حرف به سمتش برگشتم.
اما اضافه نکردم که خانواده ما اینطور نیستند…
هارولد مبلمان را به سمت پنجره های بزرگ جابه جا کرد.
حیاط اشاره کرد
اما برای من خیلی دور بود.
کاش اونجا بودم تا دوباره اون دختر باشم.
می بینم.
دانلود رمان هانا عروس شیخ

ادامه ...
واتس اپ
تلگرام
فیسبوک
توییتر

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای مطالعه کامل رمان کلیک کنید

ما یک موتور جستجوی رمان هستیم
اگر رمان شما به اشتباه در سایت ما قرار گرفته و درخواست حذف دارید
از واتس اپ یا ایمیل زیر به ما اطلاع دهید تا سریعا حذف کنیم

برای پشتیبانی میتوانید از تلگرام ، ایمیل یا فرم تماس با ما در ارتباط باشید

فرم تماس با ما

[contact-form-7 id=”3211″ title=”فرم تماس”]

برای بازیابی رمز عبور از اینجا اقدام کنید.

در سایت عضو شوید

اگر عضو هستید از اینجا وارد شوید.